سه‌شنبه ۱۳۹۱/۱۰/۱۹

فصيحي رامندي، يکي از فرماندهان دفاع مقدس:

حضور مديران در جمع خانواده هاي شهدا افتخار است

مديرکل سياسي و انتظامي استانداري، معاون خدمات شهري، مديران عامل سازمان هاي فرهنگي-ورزشي و ميادين شهرداري و مسئول امور ايثارگران شهرداري شب گذشته با خانواده شهيد " غلام رضا قالبدارنيا " ديدار کردند.

 

مديرکل سياسي و انتظامي استانداري قزوين و يکي از فرماندهان دفاع مقدس گفت: حضور مديران در جمع خانواده هاي شهدا يک توفيق الهي و افتخار است.
به گزارش اداره روابط عمومي شهرداري قزوين؛ فرج اله فصيحي رامندي در ديدار با خانواده شهيد " غلام رضا قالبدارنيا " که به همراه معاون خدمات شهري، مديران عامل سازمان هاي فرهنگي-ورزشي و ميادين شهرداري و مسئول امور ايثارگران شهرداري شب گذشته و در آستانه اولين سالگرد درگذشت پدر شهيد صورت گرفت، افزود: برنامه تحسين آميز شهرداري قزوين در ديدار با خانواده شهدا اقدام خوبي است و اين يک توفيق الهي است که در جمع خانواده شهدا حاضر شويم.
وي با بيان اينکه شهيد قالبدارنيا از همرزمانم در عرصه دفاع مقدس بود، اظهارکرد: شهيد در طي عمليات ها بسيمچي بود و اطلاعات زيادي داشت ولي در عمليات والفجر 4 هرچه از خواستم به توجه به موقعيتش و دانش اطلاعاتي اش به عنوان بسيمچي باشد قبول نکرد و اصرار کرد که به عنوان رزمنده داخل صحنه رزم باشد.
اين فرمانده دفاع مقدس با ذکر خاطراتي از عليات والفجر 4 افزود: در اين عمليات به واسطه جنگ تن به تن انگشت شهيد غلامرضا قالبدارنيا زخمي شد که براي مداوا هم تعلل نکرد و در نهايت شهيد شد و به علت اينکه جاده اي براي برگشت پيکر شهدا نبود و بعد از 48 ساعت به عقب برگشت داده شد.
 
دربندي زاده، معاون شهردار:
معلوم بود غلامرضا آسماني مي شود
 
عبدالعلي دربندي زاده، معاون شهردار و همرزم شهيد نيز گفت: سال 59 و 60 با شهيد غلامرضا همکلاس بودم در هنرستان فردي پرجنب و جوش بود به هر کاري دست مي زد با پشتکار موفق بود.
وي با اظهار اينکه از کلاس درسي که با هم بوديم 20 نفر رزمنده شدند که 6 نفر به فيض شهادت نائل شدند، افزود: غلامرضا هر وقت جبهه مي رفت و برمي گشت عوض مي شد مشخص بود که ايشان زميني نيست و بزودي آسماني مي شود.
 
مادر شهيد غلامرضا قالبدار:
با شهادت فرزندم شرمنده خانم فاطمه زهرا(س)  نشدم
مادر شهيد غلامرضا قالبدار نيز گفت: خودم علاقمند بودم که فرزندم به عنوان يار صاحب الزمان(عج) به جبهه برود ولي پدرش اجازه نمي داد، غلامرضا به امام حسن مجتبي(ع) متوسل شد همان شب تا نماز صبح پدرش اجازه دادو او رفت.
وي با ذکر اين خاطره که غلامرضا بيماري داشت که خيلي اذيت مي شد و من خواب امام زمان را ديدم و به او عرق کاسني دادم خوب شد، افزود: وقتي شهيد شد، شاکر خداوند شدم که فرزندم به آرزويش رسيد و من شرمنده خانم فاطمه زهرا ( س) نشدم.
شايان ذکراست، شهيد"غلام رضا قالبدارنيا" نهم دي 1344، در شهر قزوين به دنيا آمد.. دانش‌آموز دوم متوسطه بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. پانزدهم آبان 1362، با سمت آرپي‌جي‌زن در پنجوين عراق بر اثر اصابت ترکش به دست و پا، شهيد شد. مزار او در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
گفتني است؛ واحد ايثارگران شهرداري قزوين برنامه ديدار مديران شهري با خانواده شهدا را برنامه ريزي و هماهنگ مي کند.
پايان پيام

 

تصاویر مرتبط